تا مشک سیه بر سر گل چتر برانداخت
از کتاب:
اشعار فارسی سالم
اثر:
سالم (1800-1866)
1 دقیقه
1085 مشاهده
تا مشک سیه بر سر گل چتر برانداخت
بر طلعت مه شب ز خجالت سپر انداخت
پروانهی دل گرم پر طوف رخش بود
از پرتو آن شمع درخشنده پر انداخت
تا کرد تبسم لب شیرین به حلاوت
بر فرق نثار سخنش نی شکر انداخت
دانی به ملاحت ز چه مشهور جهان شد؟
هنگام شکرخنده نمک در چگر انداخت
کس در کمر یار به سالمتخلص نکند دست؛
گیسوی تو تازد به کمر دست سر انداخت