روز عید آمد نهم سر بر سر میدان دوست

از کتاب:
دیوان صافی (اشعار فارسی)
اثر:
صافی هیرانی (1873-1942)
 1 دقیقه  609 مشاهده
روز عید آمد نهم سر بر سر میدان دوست
سر چه باشد ای حریفان؟ جان و دل قربان دوست
مرغ دل هر جا که رفت و باز آمد آشیان
چونکه مألوف است هر دم بر در احسان دوست
گر نهد پای عیادت بر سر این خستگان
جمله مژگان کرده جاروب ره ایوان دوست
جان چه باشد پارهٔ عکس رخ جانان ماست
ور نه یک چندی شکیبد بر رخ تابان دوست
خرقه پوش ما ازین تا جام می پنهان کنیم
شحنه را گویند تا بازم کشد دیوان دوست
چون ندانم طاعتی امروز جز می خوردگی
صبح فردا چون شود دست من و دامان دوست
پند واعظ نشنود صافیتخلص شراب ناب گو
تا کشندش بر سر دار پیش آن سلطان دوست