آه چندانم به دل بار غم است از روزگار

لە کتێبی:
دیوانی زاری
بەرهەمی:
زاری (1905-1982)
 1 خولەک  305 بینین
آه چندانم به دل بار غم است از روزگار
انگبینم در دهن زهرست و گل در دیده خار
دهر کج رفتار افکارم چنان آشفته کرد
بی‌خبر از تیر و مهر و اسفند و خرداد و بهار
روزگار عمر ما «زاریناسناوی ئەدەبی» سراسر تیره شب
گشت تا روز جزا صبحش نگردد آشکار