ز خالش دلبرم در دام گیسو دانه می‌سازد

لە کتێبی:
اشعار فارسی سالم
بەرهەمی:
سالم (1800-1866)
 1 خولەک  559 بینین
ز خالش دلبرم در دام گیسو دانه می‌سازد
اساس صید مرغ دل چ استادانه می‌سازد؟
سر و جانم فدای دلبری گردد که در خلوت
برای بزم عاشق از لبش پیمانه می‌سازد
به ترک آن بتی ناصح دهد پندم؛ که گر بیند
همان ساعت ورا در یک نگه دیوانه می‌سازد
ز مهرش نیست گر دلبر نوازش کرد با اغیار
برای مصلحت زین گونه با بیگانه می‌سازد
اگر خالی ز شغل عشق باشد، گمرهی آرد
هر آن زاهد حساب سیحه صد دانه می‌سارد
هوای آن پری سالمناسناوی ئەدەبی اگر در دل چنین گردد
به هر محفل در آخر سر ما افسانه می‌سازد