بده ساقی شراب ارغوانی
لە کتێبی:
دیوان صافی (اشعار فارسی)
بەرهەمی:
سافی هیرانی (1873-1942)
1 خولەک
406 بینین
بده ساقی شراب ارغوانی
بجز مستی نخواهم شادمانی
حیات تازه بخش از دست و جامت
چو ما را نیست جز وی کامرانی
نه عمرست آنکه بی می بگذرانم
چو بی او عیش نبود جاودانی
نهادم در سر و کار خرابات
هزاران خرقهٔ طاعات فانی
اگر صبح وصالش را نیابم
شب هجران نخواهم زندگانی
ز عشق چشم ساقی پیر گشتم
دگر باره نخواهم نوجوانی
ز سرّ باده عاقلهاست مجنون
تو مجنونستی گر هشیار مانی
بجز پیر مغان اسرار می را
نفهمی گر هزاران علم خوانی
ندارد آرزویی صافیناسناوی ئەدەبی هرگز
بجز پابوسی دلدار جانی