جان فدای قدمت ای مفخر آل نبی

لە کتێبی:
دیوان صافی (اشعار فارسی)
بەرهەمی:
سافی هیرانی (1873-1942)
 1 خولەک  362 بینین
جان فدای قدمت ای مفخر آل نبی
چه شود ار به کرم باری گدایان طلبی
از حیات دهنت خشک لبم را مگذار
وقت جان دادنم ای دوست ازین خشک لبی
سر ز تیغ غم عشق تو نپیچم هیهات
توبه کردیم دیگر باری ازین بی‌ادبی
قدسیان در همه اوقات ثنا خوان تواند
بارک الله نگارا تو چه عالی نسبی
گرچه این علّت صافیناسناوی ئەدەبی همه از هجرانست
لیکن ای دوست تو در کشتن او را سببی