بده ساقی می روز الستم

لە کتێبی:
دیوان صافی (اشعار فارسی)
بەرهەمی:
سافی هیرانی (1873-1942)
 1 خولەک  202 بینین
بده ساقی می روز الستم
شود زین هستی خود باز رستم
بجز عشق توم در سر نباشد
ازین در دو جهان می خوار و مستم
شبم تا صبح نالین است و زاری
عطا کن بادهٔ شادی به دستم
مگر بهر عبودیت نگارا
ز طفلی بر بیان خود به بستم
به ترکت پند در گوشم نیاید
که تا مردن هواخواه تو هستم
از آن روزی چشیدم تلخ هجران
دو دست از جان شیرین باز شستم
به مژگان کرد ایما یعنی صافیناسناوی ئەدەبی
خطا گر نیست اصلا تیر شستم