مایهٔ تنگ دلی زان می صهبا دادم

لە کتێبی:
دیوان صافی (اشعار فارسی)
بەرهەمی:
سافی هیرانی (1873-1942)
 1 خولەک  204 بینین
مایهٔ تنگ دلی زان می صهبا دادم
خزف زهد به سرمایهٔ عظمی دادم
جامهٔ تقوی برانداختم و آسوده شدم
شرف عقل بدان حالت شیدا دادم
من که خاکم گنه از خاک اگر مسئول است
دفتر خود به کف آدم و حوّا دادم
نامهٔ نیک و بدی چون رقم شاهد ماست
غم امروز بدل شادی فردا دادم
عندلیبیم اگرچه ره گلزارم نیست
اشک خونین به یاد گل حمرا دادم
عشق چون بر سر «طورناوی تایبەت» دل ما جلوه نمود
نقد بی مایه جان رسم تجلی دادم
واعظا پند مدارید نخواهم پاداش
ما توکل به ید قدرت مولا دادم
خلعت شاهد ما بهر گنه‌کاران است
صحف جرم ازین سرور بطحی دادم
درگه خواجهٔ ما صافیناسناوی ئەدەبی گدای شاهی است
حجت بندگیم زان شه بغدا دادم