شد پاسبان گنج به دور عذار خط
لە کتێبی:
دیوان صافی (اشعار فارسی)
بەرهەمی:
سافی هیرانی (1873-1942)
1 خولەک
457 بینین
شد پاسبان گنج به دور عذار خط
این عادتیست گرچه روا نیست این غلط
از دود آه سوخته جانیم هر زمان
وز سیل اشک پر آهیم هم چو شط
از کوی خود مرانم و نزد خودم مخوان
بر در شویم خیر امورست چون وسط
چون در دو کون جز تو نباشد مرا کسی
باری نمای روی وفا سوی ما فقط
زین پس ز عمر دست بشویید صافیاناسناوی ئەدەبی
گر فرقتش دوام نماید بدین نمط