ز رشک سرو قدت، سرو پای در خاک است
از کتاب:
            دیوان مولانا خالد
        اثر:
                مولانا خالد (1779-1828)
        
             1 دقیقه
             1195 مشاهده
        
        
    ز رشک سرو قدت، سرو پای در خاک است
کتان پیرهن گل ز روت صد چاک است
کنایت از دهن توست سر جوهر فرد
برون ز دایره فهم و حد ادراک است
چو بگذری به سر کوی کشتگان غمت
هزار جان گرامیت بند فتراک است
نه دیده من مسکین نظاره باشد و بس
نظاره ات همه شب چشم هشت افلاک است
مع الوجودعربی زلال دهان و زلف کجت
چه جای چشمه حیوان و مار ضحاک است
بدان امید که باد بگذری به سرش
به رهگذار تو خالدتخلص فتاده چون خاک است