پروانهصفت دل به هوای تو پریده
لە کتێبی:
اشعار فارسی سالم
بەرهەمی:
سالم (1800-1866)
1 خولەک
810 بینین
پروانهصفت دل به هوای تو پریده
پر سوخته بر شمع جمالت نرسیده
دشمن دهد انصاف که همچون تو جوانی
چشم فلک پیر در ایام ندیده
تصویر تو مانی نتواند کشد از چین
جز ذات ازل نقش چنین کس نکشیده
در گوشهی لب دانهی خالت شده معلوم
گنجشک خیال کس از آن دانه نچیده
هر شب چو خیال سر زلفت به دل آرم
غرق عرق آبم چو تب مار گزیده
جز هندوی خالت که برد پی به نمکزار
تا حال نمکدان لبت کس نمکیده
در عهد ازل تا به ابد چون دهن یار
رضوان ز گلستان ارم غنچه نچیده
از رنج و جفا گنج وفا صرف بلا شد
در کنج لبت بوسه به سالمناسناوی ئەدەبی نرسیده