ای روی تو ابروی تو وان دو لب شیرین

لە کتێبی:
دیوان وفایی (اشعار فارسی)
بەرهەمی:
وەفایی (1844-1902)
 1 خولەک  457 بینین
ای روی تو ابروی تو وان دو لب شیرین
هم کعبه و هم قبله و هم جان وفایی
گر سرو نه‌ای جلوه‌‌ی جان بخش چه داری؟
گر ماه نه‌ای بر سر این چرخ چرایی؟
گفتند که بر چشمه کند سرو سهی جای
باور نکنم تا به سر چشم نیایی
چون روی بگردانم از ابروی تو جانا!
کارباب وفا را به خدا قبله نمایی
بی نام تو هر چند بود فتح جهان خام
بی خامه‌ی من هم نبود نامه گشایی
گفتم که بگیرد نمک ساعد شاهم
نامردم اگر باز نگردم چو «وفاییناسناوی ئەدەبی»