از تیر غمش شد هدف این سینهٔ مجروح

Li pirtûka:
Diwan-e Safi
Berhema:
Safî Hîranî (1873-1942)
 1 Xulek  498 Dîtin
از تیر غمش شد هدف این سینهٔ مجروح
تا چند بقا باد همین قالب بی روح؟
منزلگه دل خود همه دم جای غم اوست
شایستهٔ مهمان چو بود درگه مفتوح
ای دل تو به امید وفا پا منه در عشق
جهل است نشستن بر سر کشتی بی نوح
از جور و جفا گر بکنم ترک درش باز
رویش چو ببینم شکنم توبهٔ ناصوح
شادیست تو را صافیNasnava edebî بدین عهد شکستن
مذموم نئی در نظر شاهد ممدوح