امیدی علم عشقم شد بری خوبان استادش

از کتاب:
دیوانی عاسی
اثر:
ملا مصطفی عاصی (1885-1975)
 1 دقیقه  403 مشاهده
امیدی علم عشقم شد بری خوبان استادش
بگفت رو بنگر از شادان نا شادش
چنان گفتا اگر خواهی فنون عشق و تحصیلش
برو جان بر بە میخانە ببین مستان آزادش
بیا آنگە اگر داری سر و سودای عشقت را
دلت حیران ساقی کن تنت قربان فریادش
پس آندم درس اول را حکایت بشنو ای طالب
بصحرای عدم می برد چو شیرین جان فرهادش
بهای صرف زان علم است معین جان ای عاصیتخلص
خریداری بیا جان دە بعصمت خوان بینادش