شکسته باد دو دست فلک ازین کردار

احمد مختار
لە کتێبی:
اشعار فارسی شیخ رضا
بەرهەمی:
شێخ ڕەزای تاڵەبانی (1831-1910)
 1 خولەک  909 بینین
شکسته باد دو دست فلک ازین کردار
بریده باد دو پای سپهر ازین رفتار
دلاوری که در آهنین ز جا کندی
به بازوان قوی همچو حیدر کرار
به چشم زخم حسودان شکسته شد دستش
بلی زمانه عجب روبهی است شیر شکار
ولی تو هیچ مخور غم شکسته بسته شود
به شاهراه حقیقت شکستەگیست بکار
براه عشق که از ما و من بپرهیزند
ز پای دست بشوی و ز دست دست بدار
نه آخر فلک است این فلک که روز «اُحُد»
شکست گوهر دندان احمد مختار
نه آخر آن فلک است این فلک که روز «صفّین»
خراب کرد جهان را به کشتن عمّار