یا رب آن خسرو بماند بر همان تخت و جلال

لە کتێبی:
دیوانی عاسی
بەرهەمی:
مەلا مستەفای عاسی (1885-1975)
 1 خولەک  602 بینین
یا رب آن خسرو بماند بر همان تخت و جلال
دولت شیرین طبعش دور باشد از زوال
در تراکم عزتش را تا فلک دوران شود
صید در دام خیالش کام خود الا ملال
در خیال حسن خوبش تا قیامت دم زنم
وز ثنایش هرچە گویم جملە باشد وصف حال
این عجب کر نوع انسان چون خدایش آفرید
بر روش جم ماە پروین بدر و هورزیر هلال
شد لباسش در وجودش با وجودش دلبری
عالم حیران او گشت گرچە او شد خردسال
او حقیقت می شناسد انکە کوی او برفت
تشنە لب باتو بگویم زاندر است آب زلال
ای شە از دریای لطفت قطرە عاصیناسناوی ئەدەبی بدە
ایستادە بر درت را بی قرار و لا مجال