یا رب آن خسرو بماند بر همان تخت و جلال

Li pirtûka:
Dîwanî ’Asî
Berhema:
Mela Mistefay Asî (1885-1975)
 1 Xulek  436 Dîtin
یا رب آن خسرو بماند بر همان تخت و جلال
دولت شیرین طبعش دور باشد از زوال
در تراکم عزتش را تا فلک دوران شود
صید در دام خیالش کام خود الا ملال
در خیال حسن خوبش تا قیامت دم زنم
وز ثنایش هرچە گویم جملە باشد وصف حال
این عجب کر نوع انسان چون خدایش آفرید
بر روش جم ماە پروین بدر و هورزیر هلال
شد لباسش در وجودش با وجودش دلبری
عالم حیران او گشت گرچە او شد خردسال
او حقیقت می شناسد انکە کوی او برفت
تشنە لب باتو بگویم زاندر است آب زلال
ای شە از دریای لطفت قطرە عاصیNasnava edebî بدە
ایستادە بر درت را بی قرار و لا مجال