به گلشن قد موزون ترا تا یاد میکردم
قدّ موزون
Li pirtûka:
Aš’ār-e Farsî-ye Şeyx Reza
Berhema:
Şêx Řezay Taɫebanî (1831-1910)
1 Xulek
1425 Dîtin
به گلشن قد موزون ترا تا یاد میکردم
خیابان تا خیابان سرو را آزاد میکردم
ندانستم گذار شانه بر زلف تو میافتد
وگرنه تا قیامت خدمت شمشاد میکردم
اگر یک تار مو کم میشد از زلف پریشانت
به زخم شانەای در ناخن استاد میکردم
به هر صحرا که میدیدم به دام افتاده آهویی
فدای چشم تو میگفتم و آزاد میکردم
نشستم همچو مجنون بر سر بازار رسوایی
ترا با مدّعی میدیدم و فریاد میکردم
فریب خویش میدادم که اینک یار میآید
بهر آواز پایی خاطر خود شاد میکردم