شاه والا وقت طالع روی در ادبار داشت
در تفسیر معنی بیت مشهور «بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت» گفته است
Li pirtûka:
Aš’ār-e Farsî-ye Şeyx Reza
Berhema:
Şêx Řezay Taɫebanî (1831-1910)
2 Xulek
1987 Dîtin
شاه والا وقت طالع روی در ادبار داشت
این دل غم منزلم را غرق در اکدار داشت
بر سرورم صد هزاران کوه غصّه بار داشت
صاحبا در حالتی کین بنده غم بسیار داشت
یادم آمد از کلام آن جناب اظهار داشت
کرده بودی ز امتحان با شاعران گفت و شگفت
کز وجود من بر او در منظر عالم برفت
هیچ کس بر وفق طبع من در معنی نسفت
گفته بودی مقصد حافظ چه بود از آنچه گفت
«بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت»
زان حبیب حیّ و حق امداد فیض سرمدی
بس تضرّع کردهاند در باب آل احمدی
ذات احمد را شفیع آورده بر هر مقصدی
نصف شب غوّاص گردیدم به بحر ابجدی
تا ببینم این صدف آیا چه درّ در بار داشت
زان همه مردان بیامد صفوت جاروی کش
بر دل آمد معنی شیرین بسی بی عیب و غش
لوح قلبم را صفا دادند همی آیینه وش
بلبلی برگ گلی شد سیصد و پنجاه و شش
با حسین و با حسن هم با علی معیار داشت
این چنین جاریست عادات حکیم ذوالمنن
بهر ترفیع همان قطب رفیع ممتحن
بر گروه اولیا بار و بلاهای فتن
برگ گل سبز است آن دارد نشانی از حسن
چونکه در روز شهادت سبزی رخسار داشت
این نمیباشد خدا نخواسته از زین و شین
این نمیباشد خدا داند پی اسرار بین
آنچه رفت بر نسل شاه غازی بدر و حنین
رنگ گل سرخست آن دارد نشانی از حسین
چونکه در حین وفاتش سرخی رخسار داشت
چونکه در عصر سعادت قطب برده نزد گل
پیش ازین دانسته حالت زان شده مأمور پل
وز معارف نوش کرده از نبی نوشاب مُل
بلبلی باشد علی کز فرقت آن هر دو گل
و اندران برگ و نواخوش نالەهای زار داشت
صد هزاران رحمت حق باد برجان رضاNasnava edebî
بس به والله پیمبر شافعش روز جزا
من ز ایمان کردهام از جان حب مرتضی
من نهانی گویم این تخمیس از بهر رضا
تا بدانندش رضاNasnava edebî ایمان بسی انوارداشت