ای تل تو نیک واسطهیی دادخواه را
تل
Li pirtûka:
Aš’ār-e Farsî-ye Şeyx Reza
Berhema:
Şêx Řezay Taɫebanî (1831-1910)
1 Xulek
1476 Dîtin
ای تل تو نیک واسطهیی دادخواه را
واقف کنی ز حال گدا پادشاه را
دریک نظر به یک حرکت چون شعاع شمس
طی میکنی مسافهی صد ساله راه را
فرسخ بریدن تو به قدر پریدن است
از صحن دیده تا سر مژگان نگاه را
تا پای تخت خسرو گیتی ستان برو
از من ببوس خاک در بارگاه را
بر خوان دعای دولت و آنگاه عرض کن
شرح نیازمندی این بنده شاه را
آرایش اریکهی جم، خسرو عجم
دارای ملک ری شه گیتی پناه را
آن خسروی که «ناصردین محمد است»
بر خلق آیتی است ز رحمت الاه را
از انجمش سیاه فزونتر بود ولی
آنجا که حیدر است چه حاجت سپاه را
محراب روی انور شه میکند قیاس
آنکس که از سفید نداند سیاه را
در شه کمال ذاتی و در ماه عارض است
فرق است آسمان و زمین شاه و ماه را
بازیچه نیست منقبت خسروان رضاNasnava edebî
کی طاقت تحمل کوه است کاه را
یارب به حق آل علی پایدار کن
جاه و جلال و حشمت روحی فداه را