دوری از این شهر و این قوم عنود
تخمیس دو بیت مثنوی
Li pirtûka:
Aš’ār-e Farsî-ye Maḧwî
Berhema:
Meḧwî (1836-1906)
1 Xulek
993 Dîtin
دوری از این شهر و این قوم عنود
خواستم لیکن قضا با صد قیود
در «سلیمانیه» پیوندم نمود
«احمدم درمانده در دست جهود»
«صالحم افتاده در حبس ثمود»
پس همان به هر دم آری محویاNasnava edebî
رو به سوی بارگاه کبریا
با دو صد زاری از این شه خواهیا
«ای کرامت بخش جان اولیا»
«یا بکش، یا باز خوانم، گو: بیا»