سر بر ندارم از در آن دلبر نایاب ما
From the Book:
Diwan-e Safi
By:
Safi Hirani (1873-1942)
1 minutes
605 views
سر بر ندارم از در آن دلبر نایاب ما
گر چه روا دارد ستم بهر دل بی تاب ما
اشک وفا هر جا که ریخت خار جفا روئیده شد
در انتظار یار خود این دیدهٔ خوناب ما
کفر دو زلف و نور رو با هم عجایب معجز است
اندر خیال سرّ آن شبها نیاید خواب ما
بیماری چشم نگار در دو جهان همتاش نیست
چون نقش صنع قدرتست آن نرگس سیراب ما
صافیPen name به امید سرت نزدیک می خواران مرو
پایت منه در بحر عشق گر ترسی از گرداب ما