عمر ما بی کام می برد حسرتا باد فراق

لە کتێبی:
دیوانی عاسی
بەرهەمی:
مەلا مستەفای عاسی (1885-1975)
 1 خولەک  436 بینین
عمر ما بی کام می برد حسرتا باد فراق
تا بمحشر می بماند نیش شمشاد فراق
با همە زجر و سیاست راضیم از هر طرف
دل بهر محنت کە شاد است جز با آزادی فراق
در کمین است تا بە فرصت می رسد در هر زمان
از جهانش بر کند دل سنگ بنیاد فراق
بر ستیز عمر عالم در نهان است هر دمی
عاشقان را چون ببینی جملە ناشاد فراق
عاصیناسناوی ئەدەبی از شمشیر تیزش مردە دوراست هنوز
رو کە غوغای دلش بین آە و فریاد فراق