بهر شکلی که خود را نمایی

Li pirtûka:
Dîwanî Zarî
Berhema:
Zarî (1905-1982)
 1 Xulek  446 Dîtin
بهر شکلی که خود را نمایی
کمالت را جمالی می‌فزایی
به چشم خویش خواهی دید محشر
گر از رخسار برقع برگشایی
دو گیسو را مکن بر دوش و باز آر
جناب شیخ را از پارسایی
خرام از قد رعنای تو آموخت
نهال سرو آهوی خطایی
به مژگان سیاهت می‌سپارم
دل غمدیده در این آشنایی
چو بر دلدادگانت رحمتی نیست
تو لب شکر چنین دلبر چرایی؟
مجو آزارم استاد ازل داد
مرا شوق و شما را دلربایی
جدایی از تو «زاریNasnava edebî» را میسر
نباشد همچو خور از روشنایی