در ذکر امراء مکس
از رشحات سحاب قلم و حرکات بنان ستوده رقم، سابقاً به وضوح پیوست که حکام خیزان و مکس و اسبایرد برادران بودهاند که از ناحیۀ بلیجان بدان ولایت آمده، در میانۀ خود، ولایت را قسمت نموده و به روایت بعضی نقله، بنیعمان بودهاند که آن ولایت را به طریق اشتراک از سلاطین سلاجقه گرفته متصرف شدهاند.
به هر تقدیر اسم اول کسی از امراء مکس که در افواه و السنه مشهور است، امیر ابدال است و او دو پسر داشت؛ احمد بیگ و حسن بیگ. احمد بیگ بعد از پدر متقلد قلادۀ امارت شده به ضبط و صیانت آن ولایت قیام نموده و حسن بیگ؛ برادرش را زینل بیگ حاکم حکاری که ازو نقار خاطر به هم رسانیده بود، برداشته همراه خود به آستانۀ سلطان سلیمان خان غازی برد و ناحیه و قلعۀ کارکار را از ایالت میر احمد تفریق کرده، به طریق سنجاغ به حسن بیگ تعیین نموده، درین باب احکام مطاعه حاصل گردانیده، مدة الحیوة به مشارکت، برادران به امر حکومت مبادرت نموده، چون مدت سی سال از ایام حکومتشان منقضی شد احمد بیگ فوت کرده، ازو ابدال بیگ و میر عمادالدین نام؛ دو پسر ماند.
ابدال بیگ بن امیر احمد بعد از فوت پدرش حسب الفرمان قضا جریان سلطان سلیمان خان تفویض امارت مکس بدو شد. درین اثنا عمش؛ حسن بیگ به جوار رحمت حق پیوست و ابدال بیگ، دختر زینل بیگ حاکم حکاری را به حبالۀ نکاح درآورده، به امداد و معاونت او ناحیۀ کارکار را به دستور که در تصرف آبا و اجداد او بود الحاق سنجاق مکس کرده، درین باب نشان مرحمت عنوان از سلطان سلیم خان حاصل گردانیده.
آخر رستم بیگ بن میر حسن به معاونت طایفۀ محمودی، ناحیۀ کارکار را تکرار تفریق کرده، به خود گردانیده، در میانۀ بنیعمان منازعه و مناقشۀ بسیار واقع شد و در اوایل سنه خمس و الف1005 شبی در وقت بین العشاءین ابدال بیگ به ارادۀ تجدید وضو به کنار کنگرۀ قلعه آمده، پایش از سکر لغزیده، مستانه به زیر افتاده، جان به جهان آفرین تسلیم کرد و ازو میر احمد و محمد نام؛ دو پسر ماند. میر احمد بهموجب استحقاق به اتفاق قبایل و اقوام بهجای پدر نشست.
رستم بیگ بن حسن بیگ چنانچه مذکور شد علی رغم بنیعمان، دختر حسن بیگ محمودی را خواستگاری نموده، به امداد عشیرت محمودی و به حسن التفات مصطفی پاشای سردار، ناحیۀ کارکار به خود مقرر ساخت. چون مدت چند سال به حکومت آنجا به سر برده، فوت کرد و پسرش حسن بیگ قایم مقام او شد.
در محلی که ابدال بیگ هلاک گشت، حسن بیگ به ارادۀ ضبط مکس به امداد سنان پاشای میر میران وان تا موازی سیصد سوار و پیاده همراه او کرده، روانه ساخت و میر احمد به اتفاق اقوام و قبایل به دفع حسن بیگ از قلعه بیرون آمده، مستعد جنگ و جدال شده، در مابین ایشان محاربه و مجادله واقع شده، حسن بیگ در آن معرکه به قتل رسیده، میر احمد استقلالاً به حکومت مکس مبادرت نموده، حالیا بلا ممانعت به امر حکومت قیام مینماید.