فرقۀ سیّم

در ذکر امراء اکراد ایران
Li pirtûka:
Šarafnāme
Berhema:
Şeref Xan Bedlîsî (1543-1603)
 2 Xulek  837 Dîtin

و آن مشتمل بر چهار شعبه است.

راویان اخبار به خامۀ دُرربار گوهر نثار بر لوح بیان رقم نموده‌اند که عمدۀ اکراد ایران سه طبقه‌اند: سیاه منصور و چگنی و زنگنه.

حکایت مشهور است و در السنه و افواه مذکور که در اصل، ایشان سه برادر بوده‌اند که از ولایت لرستان و به روایتی از کوران و اردلان به‌عزم ملازمت سلاطین ایران از وطن و اوطان بیرون آمده، ایشان را ترقیات کلی رو داده، هر سه برادر به مرتبۀ امارت رسیده و مردمانی که از اطراف و جوانب بر سر رایت او جمع شده ملقب به اسم ایشان گشته‌اند و اسامی سایر طوایف اکراد ایران که ملازمت امرا و سلاطین می‌کنند برین موجب است؛ لک و زند و روزبهان و متیلج و حصیری و شهره زولی و مزیار و کلانی و امینلو و مملوی و کج و کرانی و زکتی و گله‌گیر و پازوکی و هی و چمشکزک و عربگیرلو و غیره‌اند.

ازین جمله، چهار فرقه که پازوکی و چمشکزک و عربکیرلو و هی‌اند، از قدیم الایام در میانۀ ایشان میر و میرزاده هست که امارت و حکومت به ارث می‌کنند و بیست و چهار گروه دیگر از اکراد در قراباغ ایران متوطن‌اند، به ایکرمی درت اشتهار دارند.

در زمان شاه طهماسب، احمد بیگ پرتال اوغلی نام؛ شخصی را در میانۀ آن جماعت به امارت نصب کردند که تا موازی سی هزار سوار در سفر و حضر در جار و یساق همراه داشته باشد و طایفۀ دگر از اکراد در خراسان هست که ایشان را کیل می‌خوانند و در زمان شاه طهماسب امارت ایشان به شمس‌الدین بیگ نام شخصی مفوض بود و طایفۀ اکراد غیر مشهور در ایران بسیار است که ایراد آن سبب اطناب می‌شود و بالضرورة از آن اجتناب نمود. «الحمدلله الملک المعبود».