به دنبال نظر از دیده اشک لالهگون افتد
Li pirtûka:
Aš’ār-e Farsî-ye Salim
Berhema:
Salim (1800-1866)
1 Xulek
811 Dîtin
به دنبال نظر از دیده اشک لالهگون افتد
که ترسم عاقبت از پرده راز دل برون افتد
چو در چاه زنخدانت دلم افتاد دانستم
که در زندان تو محبوس ماند؛ سرنگون افتد!
تجلی صورت «شیرین» ز روی سنگ بگدازد
اگر از عکس رویت پرتوی در بیستون افتد
مسلسل زلف مشکنیت چو بینم بر قد رعنا
بیاد این دل دیوانه زنجیر جنون افتد