بر مهر چهرهی مه من چون دمید خط
Li pirtûka:
Aš’ār-e Farsî-ye Maḧwî
Berhema:
Meḧwî (1836-1906)
1 Xulek
938 Dîtin
بر مهر چهرهی مه من چون دمید خط
بر روی مهر و مه شب ماتم کشید خط
چون هندوی به باغ بهشتش دهند راه
تا قصرگونه بر رخ دلبر دوید خط
نبود عجب سفید شود گر بزودی
نور این قدر ز روی چو ماهش مکید خط
بالش مگر ز شهپر طاووس بوده است
تا روضهی بهشت به یک پر پرید خط
گرد لبش خطی بود از پادشاه حسن
أمر آمده به نزد مسیحا برید خط
ای دیده بررخم تو دگر خط مکش به خون
اینک ز یار رفته به غربت رسید خط
هر شعر را به وصف بناگوش او نوشت
محویNasnava edebî ز نور معنیش آمد سفید خط