بحمدالله موحد شد دلم از فضل ربانی

Li pirtûka:
Dîwanî ’Asî
Berhema:
Mela Mistefay Asî (1885-1975)
 1 Xulek  641 Dîtin
بحمداللە موحد شد دلم از فضل ربانی
دگر کاری نمیدانم بجز راە مسلمانی
سراپا راە دین حق بلوح دل نقش می بست
بدل تصدیق می کردم همە اوصاف رحمانی
زهر عضوی نظر کردم بر اقرار رە توحید
نمیبیند بهر فکری خداوندی دگر ثانی
همە خشنود بر شاهی کە نامش احمد مختار
گواهی خاتمی دادند پس از توحید ربانی
چنان دانند مقام او نە در حد کسی باشد
نبینند جایگاە او کسی از نوع انسانی
مقام انبیاها را چنان باور نماید دل
همە پیغمبری دارند ز گنج لطف سبحانی
الهی بر همان دعوی رجا را می کنم مردن
زوقت نزع می خواهم نجات از کید شیطانی
خدا ازخوانی احسانت من بی زاد تقوی را
کرم کن لقمە ای یارب بر این نادان حیرانی
نوشتن نام خود عاصیNasnava edebî همان اقرار عصیان است
امید است عفو عصیانم من از معبود بی ثانی