نشتر فولاد یا مژگان دلدار است این

Li pirtûka:
Diwani Mawlana Khalid
Berhema:
Mewlana Xalid (1779-1828)
 1 Xulek  638 Dîtin
نشتر فولاد یا مژگان دلدار است این
نشات می یا نگاه چشم بیمار است این
ژاله بر گل یا خوی خجلت ز شرم روی دوست
یا عرق بر جبهه شوخ ستمکار است این
کلک مانی ریخت بر برگ سمن مشک ختن
یا خط نو سرزده از روی دلدار است این
شمس خاور بر سر سروسهی بگرفت جای
یا بلا یا خود همین بالا و رخسار است این
هست این یاقوت کان، یاقوت جان بیدلان
آب حیوان یا لب لعل شکر بار است این
قطره آب بقا یا رشحه چاه زنخ
سیب بستان ارم یا غبغب یار است این
کیست این کز نغمه جانکاه او دل می رود
خالدNasnava edebî دلسوخته یا بلبل زار است این