در ذکر امراء بانه

From the Book:
Šarafnāme
By:
Sharaf Khan Bidlisi (1543-1603)
 3 minutes  848 views

از تقریر دلپذیر ثقات روات و از ادای کلمات خجسته، آیات ناقلان حکایات چنان به وضوح می‌انجامد که بانه نام ولایت است که امراء، عشیرت آنجا بدو منسوب کرده‌اند و آن ولایت منحصر به دو قلعه و ناحیه است؛ یکی را قلعۀ بیروز و ناحیۀ بانه و یکی را قلعۀ شیوه می‌خوانند. در مابین ولایت اردلان و بابان و مکری واقع شده و امراء ایشان ملقب به اختیارالدین است و وجه تسمیه آن است که به اختیار خود از کفر به اسلام درآمده‌اند، بی‌آنکه اطاعت یکی از سلاطین اسلام کرده باشند. «العلم عندالله».

و اسم اول کسی که از امراء ایشان در افواه و السنه مشهور و مذکور است میرزا بیگ بن میر محمد است و او مدتی حکومت بانه نموده، دختر بیگه بیگ؛ حاکم اردلان را به عقد نکاح خود درآورد و در امارت، استقلال تمام پیدا کرده آخر با سلطانعلی بیگ غنلیج در سر خواستگاری دختر بیگه بیگ، مخاصمت و منازعت نموده و سلطانعلی بیگ، قاتنمش بیگ؛ برادرش را در بانه به حکومت نصب نموده، میرزا بیگ را از ولایت اخراج کرده و میرزا بیگ التجا به بیگه بیگ برده به امداد و معاونت مومی الیه، قاتنمش بیگ را از ولایت بیرون ... در حکومت قرار گرفت. چون به اجل طبیعی این عالم فانی را وداع کرد ازو بوداق بیگ و سلیمان بیگ و غازی خان و میر محمد و اغورلو نام؛ پنج پسر یادگار ماند.

بوداق بیگ بن میرزا بیگ بعد از وفات پدر متصدی امور امارت گشت و چون چند سال از ایام حکومت او متمادی شد میر محمد و اغورلو نام؛ برادرانش که از مادر دیگر متولد شده بودند بر او خروج کرده او را از ولایت بیرون کردند و بوداق بیگ التجا به آستانۀ شاه طهماسب برد که ازو امداد و معاونت یافته، به ولایت موروثی معاودت نماید. هادم اللذات دو اسبه، تاخت بر سر او آورده در بلدۀ قزوین متاع جانش را به غارت برد.

سلیمان بیگ بن میرزا بیگ بعد از وفات برادرش بوداق بیگ، امارت بانه را از دیوان شاه طهماسب بدو عنایت نمودند و یولقلی بیگ ولد آیدین آقای ذوالقدر؛ والی مراغه را مأمور ساختند که امداد سلیمان بیگ نموده او را به امارت بانه نصب سازد. حسب الفرمان سلیمان بیگ به معاونت مشارالیه، متصدی حکومت بانه شد و قریب بیست سال امارت آنجا کرده، چون مرد صالح متدین بود از امور خطیر امارت و مهام عسیر حکومت استغنا کرده، دختر خود را به عقد نکاح برادرزاده‌اش؛ بدر بیگ درآورده، امارت را بدو فراغت کرد و دو نوبت به زیارت حرمین الشرفین «زادهما الله تعظیماً و تکریماً» رفته در کرت آخر در سر مرقد مطهر و مشهد منوّر حضرت خیر البشر «صلوات الله علیه و آله الاطهار» مجاور گشته، در مدینۀ منوّره سکونت اختیار نمود.