سوگند به خالی ز رخت گشته پدید
From the Book:
Diwani Mawlana Khalid
By:
Mawlana Khalid Sharazuri (1779-1828)
1 minutes
664 views
سوگند به خالی ز رخت گشته پدید
سوگند به خطی که به گردش بدمید
سوگند به آن قامت چون سرو چمن
کاندر هوسش عمر به پایان برسید
سوگند به آن فتنه که چشمش گویند
و آنگاه قسم به آن هلال شب عید
سوگند به آن لعل لب و مایه جان
هر کس که بدیدش لب حسرت بگزید
سوگند به آن طره پرتاب و شکن
سوگند به آن غره میمون و سعید
خالدPen name ز غمت گشته چنان زار و نزار
این بیت نکو صادق حالش گردید
تصحیف برادر پدر همدم اوست
تا بر رخ تو برادر مادر دید